صيانه آرایشگر حرمسرای فرعون از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه

(زمان خواندن: 4 - 8 دقیقه)

 صیانة الماشطة، آرایشگر دختر فرعون و همسر حزبیل، مردی که در قرآن کریم از او به «مؤمن آل فرعون » یاد شده، می باشد. (1)

این بانو، در ثبات ایمان و صبر و تحمل، کاری کرد که نظیر آن در تاریخ کمتر دیده شده است و در کتاب «خصائص الفاطمیه » روایت شده که در دولت حقه ی امام زمان علیه السلام سیزده زن برای معالجه ی مجروحان به دنیا رجعت می کنند که یکی از آن ها همین «صیانة الماشطة » است.

از ابن عباس صحابی پیامبر روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

«وقتی در معراج بودم، رایحه و بوی بسیار خوش و نیکویی به مشامم رسید، به جبرییل گفتم: این چه بویی است؟ جبرییل گفت: این رایحه و بوی خوب، مربوط به آرایشگر آل فرعون و فرزندان اوست.»


روزی «صیانه » مشغول آرایش و شانه کردن موی دختر فرعون بود، ناگاه شانه از دست او افتاد، آن را برداشت و گفت: «بسم الله » دختر فرعون به او گفت: آیا پدر مرا می گویی؟ صیانه گفت: خیر، بلکه کسی را می گویم که پروردگار من و پروردگار تو و پدر توست. دختر فرعون گفت: حتما این حرف تو را به پدرم خواهم گفت. صیانه هم گفت: بگو، من هیچ ترسی ندارم.

دختر فرعون این جریان را به پدرش گفت. فرعون آتش خشمش مشتعل گشت و دستور داد صیانه و فرزندانش را حاضر کردند. به او گفت: پروردگار تو کیست؟ صیانه گفت: پروردگار من و پروردگار تو الله است.

هر چه فرعون خواست او را از این عقیده منصرف کند، نتوانست. به او گفت: اگر از این عقیده ات دست برنداری، تو را و فرزندانت را در آتش می سوزانم.

صیانه گفت: بسوزان، مرا باکی نیست. فقط از تو می خواهم که پس از سوزاندن، استخوان هایمان را جمع کنی و آن ها را دفن نمایی. فرعون گفت: این خواسته ات را به خاطر حقی که بر ما داری اجابت می کنم.

دستور داد تنوری از مس ساختند و در آن آتش افروختند. یک پسر او را در آتش انداختند تا پاک بسوخت و آن زن نظاره می کرد و یک یک، بقیه ی فرزندانش را نیز در آتش انداختند تا این که نوبت به طفل شیرخواره رسید. حال صیانه منقلب گردید; در آن حال کودک شیرخواره به زبان آمد و گفت:

«ای مادر! صبر کن که تو بر حق هستی و بین تو و بهشت یک گام بیشتر نیست.»

پس طفل را با مادرش در تنور انداخت و سوزانید.

گر ببینی یک نفس حسن ودود

اندر آتش افکنی جان و وجود (2)

در آن حال «آسیه » همسر فرعون دید که ملایکه روح صیانه را به آسمان می برند، چون این صحنه را دید، یقین و اخلاص و تصدیق او زیادتر گشت.

در همین هنگام، فرعون بر آسیه وارد شد و از آن چه با صیانه کرده بود، خبر داد.

آسیه گفت: وای بر تو ای فرعون! چه چیز تو را بر خداوند جل و علا جرات داده و جسور نموده؟ !

فرعون گفت: شاید تو هم به جنونی که دوستت مبتلا شده بود، گرفتار شده ای!

آسیه پاسخ داد: من به جنون مبتلا نشده ام، ولیکن به خداوند جل و علا که پروردگار من و پروردگار تو و پروردگار عالمیان است، ایمان آوردم.

فرعون مادر آسیه را حاضر کرد و به او گفت: دخترت دیوانه شده، به او بگو به خدای موسی کافر شود و گرنه قسم می خورم که مرگ را به او بچشانم.

مادر با دخترش خلوت کرد و از او خواست تا با خواسته ی فرعون همراه شود و امرش را در کفر به خدای موسی بپذیرد، اما آسیه نپذیرفت و گفت: آیا به پروردگار متعال کافر شوم! به خدا قسم هرگز چنین کاری را نخواهم کرد.

فرعون دستور داد تا دست ها و پاهای آسیه را به چهار میخ کشیدند و آسیه هم چنان در عذاب و رنج بود تا روحش به اعلی علیین و به نزد خداوند پرواز کرد. (3)


داستان حزبیل، همسر صیانه

حزبیل، پسر عموی فرعون و خزانه دار گنجینه های فرعون بوده است و بنابر روایت علی بن ابراهیم در تفسیر قمی، وی ششصد سال خداوند را پرستید و در پنهانی او را عبادت می کرد، اما روزی که حضرت موسی علیه السلام بر سحره پیروز شد، ایمانش را ظاهر کرد و همراه آنان به صلیب کشیده شد و به شهادت رسید. (4)

بنابر تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام، حزبیل، قوم خود را به توحید و یگانگی خداوند و پیامبری موسی و برتری محمد رسول الله صلی الله علیه و آله بر جمیع رسولان و خلق خدا و برتری علی بن ابی طالب علیه السلام و سایر ائمه بر بقیه ی اوصیاء پیامبران و به برائت و بیزاری از ربوبیت فرعون دعوت می کرد، تا این که خبرچینان و بد گویان، ماجرا را به فرعون گزارش دادند و گفتند که حزبیل مردم را به مخالفت تو دعوت می کند و دشمنانت را بر دشمنی تو کمک می کند.

فرعون به آن ها گفت: او پسر عم من و جانشین من بر ملکم و ولی عهد من است. اگر آن چه می گویید راست باشد، مستحق شدیدترین و سخت ترین عذاب به خاطر کفران نعمت من است و اگر دروغ باشد، شما مستحق شدیدترین عذاب و شکنجه می باشید.

سپس دستور داد حزبیل و همه ی آن بدگویان حاضر شدند.

حزبیل گفت: ای پادشاه! آیا تاکنون دروغی از من شنیده ای؟
 گفت: نه.
حزبیل گفت: از آنان بپرس پروردگار شما کیست؟
 گفتند: فرعون. گفت: بگو خالق شما کیست؟ گفتند: فرعون.
گفت: از ایشان بپرس روزی دهنده ی آن ها کیست؟
و چه کسی بلاها را از آنان دفع می کند؟ گفتند: این فرعون است.

آن گاه حزبیل گفت: ای فرعون! من گواه می گیرم تو را و هر که را نزد تو حاضر است که پروردگار ایشان پروردگار من است و خالق ایشان خالق من است و رازق ایشان رازق من است و اصلاح کننده ی معیشت آن ها، اصلاح کننده ی معیشت من است و من هیچ پروردگاری و هیچ خالقی و رازقی غیر پروردگار و خالق و رازق آن ها ندارم.

حزبیل این جملات را گفت، در حالی که غرض او، پروردگار و خالق و رازق واقعی آن ها بود و این معنی بر فرعون و حاضرین پوشیده ماند و گمان کردند که او فرعون را می گوید.

در این جا فرعون به آن ها گفت: ای مردان بدکردار و ای کسانی که در ملک من فساد می کنید و می خواهید بین من و پسر عمویم که یاور من و ولی عهد من است، فتنه به وجود آورید و در پادشاهی من رخنه بیندازید; شما مستحق شدیدترین عذاب من هستید.

پس امر کرد که میخ ها آوردند و بر ساق ها و سینه های آنان کوبیدند و گوشت بدنشان را از استخوان جدا کردند. (5)

خداوند متعال در هر حالی حزبیل را حفظ می کرد و خدا پرستی او هم چنان بر فرعون و اطرافیانش پوشیده ماند، اما زمانی که حضرت موسی علیه السلام به پیامبری مبعوث شد و با آوردن معجزات، سحر ساحران را باطل نمود، ایمانش را ظاهر کرد و همراه آنان به صلیب کشیده شد و سرانجام به شهادت رسید.

در تفسیر قمی روایت شده که مؤمن آل فرعون در حالی که دستان و انگشتانش بر اثر صلیب، خشک و فلج شده بود، با همان دستان به قومش اشاره می کرد و می گفت:

«یا قوم اتبعون اهدکم سبیل الرشاد» (6) ; «ای قوم، مرا اطاعت کنید تا شما را به راه رشد و کمال هدایت کنم » و در ادامه ی آن خداوند متعال می فرماید: «فوقیه الله سیئات ما مکروا» (7) ; «پس خداوند او را از نقشه های سوء آنان نگاه داشت.»

امام صادق علیه السلام می فرماید: «و الله لقد قطعوه اربا اربا ولکن وقیه الله ان یفتنوه فی دینه » ; (8) به خدا قسم که او را تکه تکه کردند و لکن خداوند او را از این که در دینش بلغزد حفظ کرد و نگاه داشت.

و هم چنین احادیث بسیاری از طریق خاصه (شیعه) و عامه (سنی) وارد شده است که «صدیقان (بسیار تصدیق کنندگان پیامبران) سه کس هستند; مومن آل فرعون، مومن آل یاسین و علی بن ابی طالب علیه السلام که بهترین آن هاست » . (9)

پی نوشت ها:

1) سوره ی مؤمن، آیه ی 28 «و قال رجل مؤمن من آل فرعون...» .

2) دفتر چهارم مثنوی.

3) بحارالانوار، ج 13، ص 163و 164; حیاة القلوب، ج 1، ص 243.

4) ریاحین الشریعة، ج 5، ص 153.

5) تفسیر امام حسن عسگری علیه السلام، ص 357.

6) سوره ی مؤمن، آیه ی 38.

7) سوره ی مؤمن، آیه ی 45.

8) تفسیر قمی، ج 2، ص 258; بحارالانوار، ج 13، ص 162.

9) خصال صدوق، ج 1، ص 184; تفسیر فخر رازی، ج 3، ص 57.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page