قلب كانون عواطف، احساسات و انفعالات است؛ عاطفه از قلبي بر ميخيزد و بر قلب ديگر مينشيند و آن را تحت تأثير قرار ميدهد. ميزان محبت و عاطفه هر فردي به اندازه سلامت رواني، عاطفي و طهارت روحي و قلبي او بستگي دارد؛ همانگونه كه ميزان انفعال و تأثيرپذيري افراد در برابر عواطف و محبتهاي خالصانه و اندرزها و موعظههاي ديگران نيز اين چنين است.
دل هر چه از صفات ناپسند و زنگار گناه دور و پاك باشد لطافت، طراوت و نرمي آن بيشتر خواهد بود؛ بيشتر تحت تأثير اندرزها و گفتارهاي حق و مهر و محبتها و امور عاطفي قرار ميگيرد؛ به همين دليل قلب مردان الهي منبع محبت زياد و عواطف سرشار است؛ از يكسو به مردم به ويژه همسران خود محبت وعلاقه فراوان دارند و در نتيجه در هدايت و كمك و ياري به آنها از هيچ كوششي دريغ نميكنند و از سوي ديگر در برابر امور عاطفي ديگران سخت تحت تأثير قرار ميگيرند.
جلوهگري و بدحجابي زنان در جامعه ـ كه نشانه كم كردن هدف والاي حيات است ـ مردان را هم از هدف آفرينش و زندگي غافل نموده و در ماديات، شهوات و اخلاق و صفات فاسد و آلوده غرق ميكند، كه باعث بيماري و تاريكي قلب و سخت و خشن شدن دل ميشود و روشن است كه انسان بيمار دل در برابر عواطف زنان كمتر تحت تأثير قرار ميگيرد و چه بسا هيچ عاطفهاي را بر نميتابد و چه بسا آن را به مثابه فريب و حيله تلقي نموده و بر آن واكنش منفي نشان ميدهد.
آنچه براي انسان ناآگاه و شهوت طلب اهميت دارد، خودخواهي و هوس اوست؛ خودمحوري و حركت در چهارچوب خواستههاي شهواني و حيواني مجال جستوجو درباره شخصيت انساني همسر را به او نميدهد، تا سپاسگزار و پاسخگوي عواطف و مهرورزي همسر خويش باشد. او خود را ميبيند و بس، مگر آنكه در نهان خانه دلش هنوز ردپايي از مهر و محبت مانده باشد.
بر همين اساس است كه مردان كم غيرت كه ناموسشان را ـ اعم از همسر و دختر ـ در برابر نامحرمان و چشمان معصوم نوجوانان و جوانان به نمايش ميگذارند، و از اين امر احساس رضايت و سربلندي ميكنند كه مثلا دختر و همسرشان زيبا و جذاب است و هيچ نگراني و ناراحتي در اين امر ندارند كه ممكن است اين وضع همسر و دختران آنها جوانان زيادي را به فساد و نابودي بكشاند و در ورطه هلاكت قرار دهد چرا كه فاقد احساسات و عواطف ديني و انساني ميباشند
از سوي ديگر استفاده بهتر از تواناييها و استعدادهاي زن، به ويژه از چشمه جوشان عواطف و محبتهاي او در صورت وجود زمينه مساعد و عوامل محرك ممكن و شدني است. مهمترين گام در اين راستا، حفظ سلامت رواني و عاطفي زن ميباشد كه در سايه عنايت به شخصيت انساني و حفظ حرمت او، برخوردهاي شايسته توأم با محبت و صداقت و برآوردن نيازها و خواستههاي معقول وي تحقق مييابد.
روشن است جامعهاي كه مردان آن با اعمال و صحنههاي تحريكآميز زنان، به سمت لذتهاي شهواني و ماديات و خودخواهي كشانده شوند و روح ملكوتي خود را فراموش نمايند و نسبت به شخصيت انساني خود محبت نداشته باشند، نميتوانند حافظ و نگهبان حرمت و سلامت رواني و عاطفي همسران خويش باشند و در نتيجه، اين چشمههاي جوشان محبت به مرور از ميان رفته و زنان در بعد عاطفي و محبت خلع سلاح ميشوند؛ به همين جهت است كه در دنياي غرب، نور محبت و عاطفه كم فروغ و يا خاموش گشته است.
به علاوه زنان آسيبزا نيز در اثر فراموشي، هويت ارزشمند خويش و ارتكاب گناهان بزرگي كه ناشي از هتك حريم پوشش اسلامي و بروز فجايع و انحرافات است، طهارت روحي و سلامت و بهداشت رواني و عاطفي خود را از دست ميدهند. يكي از نشانههاي آن، بيتفاوتي آنان در برابر واژگون شدن ارزشها، از هم پاشيدن خانوادهها، انحرافات و اعتياد جوانان و نوجوانان و ساير پيآمدهاي بيحجابي و بدحجابي و به طور كلي استوار ساختن لذايذ كاذب خود بر آلام ديگران است. چه اينكه بيتوجهي آنان به دستورهاي الهي درباره ضرورت حجاب عفيفانه و شئون اخلاقي در برابر نامحرمان و بياعتنايي به اندرزها و پندهاي خيرخواهانه، نشانه بيتفاوتي به ارزشها و گوهر آسماني نفس ميباشد.
خلاصه آن كه ايمان و عفاف، باعث گسترش عاطفه و محبت و دگر دوستي ميگردد و بيايماني، بيبندوباري و شهوتطلبي موجب خمودي، سستي عاطفه و خودخواهي است؛ زيرا مباني ديني و معتقدات و احكام اسلامي ـ كه ضامن اجرايشان مهمترين وسيله حفظ و پرورش عواطف انساني و انسان دوستي بالاخص درباره همسر و فرزندان است. اما لا قيدي، بدحجابي، دوستيها و روابط غير مشروع دختران و پسران و امثال اينها سبب فراموشي ضمانت اجرا و در نتيجه سست شدن ايمان، عاطفه، نوعدوستي و خيرخواهي در جامعه و خانواده ميشود.
افزون بر اينها، نشان دادن جاذبههاي زنانه ـ به جاي زيباييهاي معنوي ـ در برابر ديدگان مردم، به ويژه جوانان و نوجوانان، موجب رواج روابط به ظاهر دوستانه مردان و زنان جوان شده و مردان با اين شيوه كاذب، نيازهاي عاطفي خويش را تأمين ميكنند و از ابزار محبت و عاطفه همسران ـ فعلي يا آينده ـ خود احساس بينيازي ميكنند و بدين ترتيب لاقيد و بدحجاب، قوت تأثير ابزار عاطفه را در تحكيم شخصيت و افزايش محبوبيت خويش از جهات گوناگون نزد همسران از دست ميدهند.
خانواده
بدحجابي مخرّب عواطف انساني
- بازدید: 2587