اي دخـتر عـقل و خـواهر دين وي گـوهر درج عـزّ و تـمكين
عـصمت شـده پـاي بند مـويت اي عـلم و عـمل مـقيم كـويت
اي مـيوه شـاخسار تـوحيد هـمشيره مـاه و دخت خـورشيد
وي گــوهر تــاج آدمــيّت فــرخــنده نگــين خـاتميّت
شـيطان بخاطب " قم " بـرانـدند پس تـخت تـرا بـقم نشـا ندند
كاين خانه بهشت و جاي حوّ است ناموس خداي جـايش اينجا ست
انـدر حـرم تـو عـقل مـاتست زين خـاك كه چشـمه حـياتست
جسمي كه در اين زمين نهان است جا ني است كه در تن جهان ا ست
ايــن مــاه مـنير و مـهر تـابان عكسـي بود از قـم و خراسـان
ايــران شـده نـور بخش ارواح مشكاه صفت به اين دو مـصباح
از ايـن دو حـرم دِلا چه پرسي حق داند و وصف عرش و كرسـي
هر كس به درت بيك اميدي است محتاج تر از همه " وحيدي " است
دخت خورشيد
(زمان خواندن: 1 دقیقه)
----------------------------------------
گنجينه دانشمندان , ج 1 , ص 19, " قصيده از آيه الله وحيدي خراساني".
-----------------------------
الياس محمد بيگي
- بازدید: 9617