آیه ١١٠ « إِذْ قالَ اللّه‏ُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِى عَلَيْكَ ... »

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

110 « إِذْ قالَ اللّه‏ُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِى عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النّاسَ فِى الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَالتَّوْراةَ وَ الاْءِنْجِيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِى فَتَنْفُخُ فِيها فَتَكُونُ طَيْراًبِإِذْنِى وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِى وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِى وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِى‏إِسْرائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌمُبِينٌ»
ترجمه :
110. زمانى كه فرمود خداوند: اى عيسى پسر مريم! ياد كن نعمت مرا كه به تو و مادرت عنايت كردم زمانى كه تو را تأييد كردم به روح القدس [= جبرئيل] تكلم مى‏ كردى در گهواره همان نحوى كه در كهولت و بزرگى تكلم مى‏ كردى و زمانى كه تعليم كردم به تو كتاب و حكمت و تورات و انجيل را و زمانى كه از گِلْ صورتِ حيوان مى ‏ساختى به اذن من و در او مى ‏دميدى، پس پرنده مى ‏شد به اذن من و كور را بينا مى‏ كردى و صاحب برص [= پيسى] را شفا مى ‏دادى به اذن من و مرده را بيرون مى ‏آوردى [= زنده مى ‏كردى] به اذن من و زمانى كه جلوگيرى كردم بنى ‏اسرائيل را از اذيت به تو زمانى كه آمدى آن‏ها را با معجزات و براهين واضحه، پس گفتند كفار آن‏ها: اين نيست مگر سحر آشكارا.
تفسير :
[ در خطاب به عيسى عليه ‏السلام و معجزات داده شده به او ]
«إِذْ قالَ اللّه‏ُ» ، بعض مفسرين براى ارتباط آيات به يكديگر گفتند اين كلام در روز قيامت صادر مى‏ شود بعد از جمع رسل و سؤال از آن‏ها در موضوع اجابت امم ، و لكن اين كلام از جهات بسيارى باطل است: اولاً ، احتياج به تمحّلات زيادى دارد در متعلق «إِذْ».
و ثانياً ، محتاج به حرف عاطفه است.
و ثالثاً ، بايد به فعل مضارع باشد ، مثل يجمع ، نه فعل ماضى.
و رابعاً ، تذكّر نعم الهى در قيامت چه اثرى دارد؟
و خامساً ، ارتباط آيات و سوره ممنوع است مگر موارد ظاهره. پس اين فرمايش در موقعى بوده كه مى ‏خواستند عيسى را به دار زنند و خداوند امر را بر آن‏ها مشتبه نمود كه مى ‏فرمايد: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ»[1]، بنابراين متعلق «إِذْ» فعل محذوف است ؛ مثل «اذكر» كه در بسيارى از آيات ذكر شده.
«يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ» ، مكرر حضرت مسيح را به اين عنوان در قرآن ياد فرموده براى اينكه بفهماند كه عيسى پدر ندارد ، براى ردّ نصارا كه او را مسيح ابن اللّه‏ گفتند و ردّ يهود كه نسبت زنا العياذ باللّه‏ به مريم دادند.
«اذْكُرْ نِعْمَتِى» ، بنده بايد هميشه متذكر « نِعَمِ » الهى باشد ، لكن اين نعمت‏ هايى كه به حضرت عيسى عليه ‏السلام عنايت شده بر خلاف عادت و طبيعت ، بسيار مورد اهميت است «عَلَيْكَ وَ عَلى والِدَتِكَ» و اما نعمت‏هايى كه به مريم عليه ‏السلام عنايت شده خداوند در سوره آل عمران در آيات بسيارى بيان فرموده و در سوره مريم و موارد ديگر از ولادتش و نزول مائده بر او و كفالت زكريا[2] و حملش به عيسى و نفخ جبرئيل[3] و تساقط رطب جنى[4] و اصطفاى او بر نساى عالمين[5] و تطهير او از معاصى كه مقام عصمت باشد و غير اين‏ها از معجزات باهرات و افاضه علوم كه بيان مى‏ فرمايد.
و اما نعمت ‏هايى كه به عيسى عنايت فرموده از معجزات : «إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ» كه جبرئيل مأمور شد در كفالت حضرت عيسى از شرّ يهود .
«تُكَلِّمُ النّاسَ فِى الْمَهْدِ» اشاره به آنجايى است كه يهود به حضرت مريم گفتند: «يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيّاً * يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيّاً * فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِى الْمَهْدِ صَبِيّاً * قالَ إِنِّى عَبْدُ اللّه‏ِ آتانِىَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِى نَبِيّاً * وَ جَعَلَنِى مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ...» الى قوله: «وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً»[6].
«و كهلاً» ؛ يعنى همان نحوى كه در كهولت و كبر سن تكلم مى‏ كردى در مهد [= گهواره] هم تكلم كردى.
«وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ» ، بعضى مفسرين گفتند مراد تعليم كتابت است ، و لكن ظاهر كتب آسمانى است كه بر انبيا نازل شده.
«وَ الْحِكْمَةَ» ؛ معرفت به معارف الهيه و احكام شرعيه و مصالح و مفاسد امور.
«وَالتَّوْراةَ» كه بر موسى نازل شده .
«وَ الاْءِنْجِيلَ» كه بر خود عيسى عليه ‏السلام نازل فرمود ، اشاره به همان جمله است كه فرمود: «آتانِىَ الْكِتابَ».
«وَ إِذْ تَخْلُقُ» ؛ يعنى تصوير صورت «مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ» شبيه طيور از گِل «بِإِذْنِى» به دستور من «فَتَنْفُخُ فِيها» پس در آن صورت دميدى به قدرتِ كامله الهيه «فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِى» كه گفتيم معجزه فعل الهى است ، به دست انبيا صادر مى‏ شود كه نشانى و دليل بر نبوت آن‏ها باشد، چنانچه مى ‏فرمايد در حق پيغمبر صلى الله‏ عليه ‏و ‏آله : «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللّه‏َ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللّه‏َ رَمى»[7] .
«وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ» ؛ كور مادر زاد «و الْأَبْرِصَ» پيسى «بِإِذْنِى»، حضرت عيسى دست مى‏ كشيد به چشم كور، خداوند او را بينا مى ‏كرد ؛ به بدن ابرص ، خداوند شفا مى‏ داد.
«وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى بِإِذْنِى»بالاى سر قبر مى ‏آمد مى ‏فرمود : « قم بإذن اللّه‏ »[8] ، زنده مى ‏شد قبر شكاف برمى ‏داشت از قبر خارج [مى] شد . و اين يكى از ادله است بر امكان رجعت و وقوع آن ، چنانچه قوم موسى هفتاد نفر هلاك شدند سپس زنده شدند : «وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه‏َ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ * ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»[9] . و همچنين قضيه عزير : «أَوْ كَالَّذِى مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِىَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنّى يُحْيِى هذِهِ اللّه‏ُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللّه‏ُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ...»إلى قوله تعالى:
«قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّه‏َ عَلى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ»[10]، و غير اين‏ها.«وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِى إِسْرائِيلَ عَنْكَ» « كفّ » ؛ جلوگيرى است و از اين باب است كفّ نفس از معاصى. بنى اسرائيل حضرت عيسى را گرفتند حبس كردند تصميم داشتند كه او را به دار زنند كه الآن هم عقيده يهود و نصارا اين است كه او را به دار زدند ، لكن خداوند او را حفظ فرمود ؛ «وَ قَوْلِهِمْ إِنّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّه‏ِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ»[11].
«إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّناتِ» ، همين معجزات باهرات كه دليل روشن و برهان محكم بر رسالت او بود ، «فَقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ» كفار بنى اسرائيل بسيار بودند از يهود، و قساوت قلب آن‏ها از تمام كفار بيشتر و عناد و عصبيت آن‏ها زيادتر بود ، گفتند : «إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِينٌ» . اگر مرجع «هذا» اشاره به عيسى باشد چنانچه بعض مفسرين گفتند ، «سِحْرٌ» بايد به معنى ساحر باشد و اين برخلاف ظاهر است و اگر «بينات» باشد چنانچه بعض ديگر گفتند ، بايد «هذه» باشد ، اين هم درست نيست ، بلكه مرجِع ، عمل عيسى عليه‏ السلام است و همين ظاهر است.
************************************************
[1] .  او را نكشتند و به دار نزدند ، ولكن امر بر آن‏ها مشتبه شد. سوره نساء: آيه 157.
[2] .   سوره آل عمران : آيه 37 .
[3] .  سوره مريم : آيه 37 .
[4] .  همان : آيه 25 .
[5] .  سوره آل عمران : آيه 42 .
[6] .  اى مريم ! هر آينه عملى بسيار ناپسند مرتكب شده ‏اى . اى خواهر هارون ! نبود پدر تو آدم بدى و نبود مادر تو اهل بغى و فساد ، پس اشاره كرد مريم به سوى عيسى  عليه‏ السلام ، گفتند : چگونه تكلّم كنيم با كسى كه در گهواره بچه كوچك است ؟ فرمود عيسى عليه‏ السلام : محققاً من بنده خدا هستم ، به من عطا فرموده كتاب را و قرار داده نبىّ و پيغمبر ، و قرار داد مرا محلّ بركات خود در هر حالى [ و هر جايى ] كه باشم . . . و روزى كه مبعوث و زنده مى‏شوم . سوره مريم: آيات 27 ـ 33.
[7] . پس شما مؤمنين نكشتيد كفار را ، ولكن خداوند تبارك و تعالى آن‏ها را كشت و اى رسول اكرم  صلى ‏الله‏ عليه ‏و آله ! تو رمى نكردى آن‏ها را زمانى كه رمى كردى ، ولكن خداوند رمى فرمود . سوره
انفال: آيه 17.
[8] . به اذن خدا برخيز .
[9] . و ياد كنيد زمانى را كه گفتيد : اى موسى ! ما تو را تصديق نمى ‏كنيم تا اينكه خدا را آشكارا ببينيم ، پس صاعقه آسمانى شما را گرفت و حال آنكه مى ‏ديديد. سپس شما را بعد مردنتان زنده نموديم باشد كه شكرگزار باشيد . سوره بقره: آيات 55 ـ 56.
[10] .  يا چون آن كس كه به شهرى كه بام هايش يك سر فرو ريخته بود ، عبور كرد ؛ [و با خود] مى‏ گفت : « چگونه خداوند [اهل] اين [ويرانكده] را پس از مرگشان زنده مى  ‏كند ؟ » پس خداوند ، او را [به مدت] صد سال ميراند . . . ؛ گفت : « [ اكنون ] مى‏ دانم كه خداوند بر هر چيزى تواناست» . همان : آيه 259.
[11] . و گفتار يهود كه گفتند : ما كشتيم مسيح عيسى پسر مريم رسول خدا را و حال آنكه او را نكشتند و به دار نزدند ، ولكن امر بر آن‏ها مشتبه شد. سوره نساء: آيه 157.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page