در اين شماره قصد داريم به ابعاد مختلف اسراف بهويژه درباره شستوشو و انجام طهارتهاي شرعي بپردازيم.
اصولاً واژه «اسراف» به معني زيادهروي در مصرف است و از گناهان کبيرهاي است که در معارف ما تعابير تند و شديدي در نهي از آن بيان شده است.
اسراف و زيادهروي در هر کاري (به غير از کارهاي خير و نيک) حرام شناخته شده و در اينباره کوچک يا بزرگ بودن کارها مهم نيست. اين مطلب را از آنجا عرض ميکنيم که ديده شده برخي افراد تا پاي صحبت از اسراف و زيادهروي در مصرف پيش کشيده ميشود ميگويند: اي بابا «آب از سرچشمه گلآلود است» يا «خانه از پايبست ويران است»... بايد جلوي اسرافکاريهاي کلان را گرفت والا يک تکه نانخشک که خوراک مرغ و خروسها ميشود که اسراف نيست... اين دوستان فراموش کردهاند که اسرافهاي بزرگ هم از همين موارد کوچک شروع ميشود مثلاً چرا ايران 70 ميليوني برابر يک کشور 750 ميليوني مصرف انرژي دارد؟ آيا بخشي از آن ناشي از همين بيخياليها در مصرف انرژي و استفاده نادرست از برق و گاز و بنزين و... نيست؟ يا چرا بر اساس برخي آمارها حدود 30 درصد از نان کشور به ضايعات تبديل ميشود؟ آيا بخشي از اين فاجعه در کنار کيفيت پايين آرد و نان، ناشي از مصرف بيدغدغه و بيتوجه ما و تهيه نان بيش از حد نياز يا نگهداري ناصحيح آن و يا دور ريختن بيدليل بخش حاشيه نانها و... نيست؟
جور ديگر بايد ديد!
گام اول در مسير جلوگيري از اسراف و رسيدن به شيوهاي درست در زندگي يا به تعبير زيباي مقام معظم رهبري «اصلاح الگوي مصرف» درک درست حقيقت اسراف و مصرفگرايي ناپسند است. در بسياري از موارد با شنيدن واژه اسراف ذهن ما به مواردي ساده ميرود در حاليکه مشکل اصلي کلانتر و در نوع نگاه و شيوه زندگي ماست. مثلاً در پوشاک اساس پيروي از مد و تاريخ مصرف قرار دادن به پوشاک بر اساس مد روز و مدلهاي مشهور بازار به جاي معيار قابليت استفاده و پوشش، يک اصل اسرافکارانه است. اگر به جاي مدگرايي، که ميزان کارآمدي و قابل استفاده بودن لباس معيار قرار بگيرد، هزينهها چهقدر متفاوت خواهد بود؟ البته نبايد تصور کرد که لابد لازم است انسان يک يا دو لباس داشته باشد و آنقدر آن را بپوشد تا کهنه شود و بعد لباس جديد و...؛ از امام کاظم (ع) سؤال شد: آيا داشتن ده پيراهن اسراف است؟ حضرت فرمودند: خير! بلکه داشتن پيراهن زياد باعث ميشود که پيراهنهايش بيشتر عمر کند، اسراف آن است که لباس بيرونت را در جاي کثيف بپوشي.1
در واقع، اين روايت تعبير زيبايي از حقيقت درست مصرف کردن و نه کم مصرف کردن است. در روايات ديگري هم همين مضمون آمده که حضرت پوشيدن لباس بيرون و مهماني را در خانه نشانه اسراف دانستهاند در حاليکه اين مسأله معمولاً توجه ما را جلب نميکند.
نمونه ديگري از اسرافکاري که ناشي از نگاه نادرست برخيها به آداب و رسوم و سنتهاست، در مراسم عزا و عروسي جلوه ميکند. از همين نمونههاست. هزينههاي سرسامآور برخي مجالس ختم و يا سنتهاي بيمعنايي مانند آوردن دسته گلهاي گرانقيمت در مراسم تدفين و يا توزيع اعلاميههاي تسليت که بعد از هر مجلس ختم، گونيگوني از آنها دور ريخته ميشود، از محضر يکي از مراجع درباره مجالس طولاني مدت ختم در برخي از مناطق و هزينههاي طاقتفرساي خانودهها براي آبروداري و حفظ سنت قومي سؤال شد که آيا اين عمل اسراف است يا خير؟ اين مرجع بزرگوار فرمودند «آنچه از مصرف بيرويه که در بالا نوشتهايد و تحميل به صاحب عزا ميشود شرعاً حرام است... ولي خيرات و مبرات براي اموات در حد محدود و معقول و به دور از هرگونه اسراف و تحميل مانعي ندارد.»2
حال بر اين مورد نمونههاي مشابه مانند مجالس عروسي و جشنتولد و سالگرد ازدواج با هزينههاي غيرمتعارف را بيفزاييد.
باريکتر از مو
در کنار نگاه کلان و کلي، دقتهاي جزيي و ريزبينيهاي جدي در شکل مصرف هم نبايد فراموش شود. مثلاً در مصرف شخصي غذا تا چه اندازه ميتوان به خود اجازه خوردن و نوشيدن داد؟ البته فعلاً در مقام بحث درباره رواياتي که غذا خوردن را حتي تا جايي که انسان اشتها دارد، نوعي اسراف شمردهاند، نيستيم ولي در همين نگاه عادي و عرفي، ما در خورد و خوراک خودمان چهقدر از اسراف پرهيز داريم و به آيه قرآن که «بخوريد و بياشاميد و اسراف نکنيد که خداوند اسرافکاران را دوست نميدارد.»3 چهقدر عمل ميکنيم؟
يکي از اصحاب امام صادق (ع) ميگويد: خدمت حضرت رسيديم، آن حضرت دستور داد مقداري خرما آورند. يکي از افراد پس از خوردن خرما، هستههاي آن را دور ميانداخت، حضرت دست او را گرفته فرمودند «اين کار را نکن اين تبذير است.»4 واضح است که در آن زمان هسته خرما در مصارف معدودي مانند تهيه نهال درخت خرما يا تهيه غذاي برخي حيوانات به کار ميرفت اما چندان مورد اهميت نبود ولي حضرت به صراحت، دور ريختن آن را نمونه اسراف و تبذير دانستند.
در روايتي ديگر حضرت ميفرمايد «کمترين اندازه اسراف دور ريختن تهمانده ظرف (آب يا غذا) است.»5 حال برآورد کنيم ميزان دورريز غذاي فردي ما چهقدر است؟ و تا چه حد در همين مسأله شخصي و فردي، مرتکب اسراف ميشويم؟
درياچههايي از آب تصفيه شده
از همين روايت پاياني، گريزي ميزنيم به مصرف بيرويه آب در تطهير و ديگر وظايف شرعي. به نظر شما آيا وضو يا غسل يا تطهير عادي بدن بعد از قضاءحاجت به قصد رعايت بهداشت فردي است يا انجام دستور ديني؟ بيشک اين دستورها هرچند بهداشت فردي را هم به دنبال دارد اما به قصد انجام وظايف شرعي و با شيوه و دستور خاص آن انجام ميشود و اگر فردي از حمام هم بيرون بيايد بايد براي نماز خواندن حتماً وضو بگيرد. اما براي انجام اين تکاليف شرعي که تعيين جزئيات و حدود و شيوههاي انجام آن با شرع مقدس است چه مقدار آب لازم است؟ بر اساس آنچه در رسالههاي توضيحالمسايل آمده و مطابق با روايات متعدد است براي شستوشوي مخرج بول پس از اتمام بول دو مرتبه ريختن آب قليل بر محل خروج بول آن هم در حدي که آب ريخته شده بر خيسي موضع غلبه کند کافي است يعني در مجموع چيزي خيلي کمتر از يک کف دست آب، و در محل غائط هم تنها شستن محل با آب تا حدي که عين نجاست برطرف شود، کافي است. در وضو بر اساس روايات، حدود 750 گرم آب براي يک وضو آن هم با انجام مستحبات کافي است و در غسل هم حدود سه کيلوگرم. با اين حساب خودتان محاسبه کنيد که هر يک از ما در طول زندگي خود به اندازه چند درياچه آب تصفيه شده بهداشتي را به بهانه انجام تکاليف شرعي به هدر ميدهيم! اين در حالي است که بر اساس آمارها روزانه حدود 30 هزار نفر در جهان بر اثر نداشتن آب آشاميدني سالم جان خود را از دست ميدهند.
چند راهکار
براي خروج از اين رفتارهاي اسرافکارانه مهمترين راهکار دست برداشتن از رفتارهاي عادتگونه است. نبايد اجازه بدهيم انجام برخي رفتارها براي ما تبديل به عادت عملي بشوند تا به مرور زمان آنها را عين دستور شرع تلقي کرده، بدون فکر و تأمل تکرار کنيم. مثلاً تکرار در دفعات ريختن آب بر صورت و دستها و دست کشيدنهاي مکرر در وضو در بيشتر موارد يک عادت شخصي است نه يک دستور شرعي و بايد از اين رفتارها اجتناب کرد. وقتي ميتوان با يکي دو ليوان وضويي کامل گرفت چرا چندين ليتر آب را مصرف ميکنيم؟ در اين ميان، وضع غسل بسيار بسيار وخيمتر است، بنابر محاسبات، از هر دوش معمولي در يک دقيقه بيش از پنجاه ليتر آب خارج ميشود، حتي اگر مقدار آن را 20 ليتر هم فرض کنيم با آبي که در يک دقيقه زير دوش بودن به هدر ميدهيم، رسول خدا (ص) چندين غسل انجام ميداد، ولي ما به بهانه پيروي از سنت آن بزرگوار گاهي نيم ساعت اين آب را راهي فاضلاب ميکنيم تا يک غسل ساده مستحب انجام دهيم!
يکي از فقها در پاسخ سؤال فردي که مبتلا به وسواس در غسل بوده مرقوم فرمودند:
«در غسل، لمس بدن شرط نيست فقط رسيدن آب به بدن کافي است. با دوش، غسل صحيح است و خيال ميکنم دو دقيقه بيشتر وقت لازم ندارد.»6
مهمترين راهحل براي از بين بردن عادتهاي غلط و باورهاي اشتباه، نشان دادن کيفيت انجام اين دستورات به کارشناسان ديني و نظرخواهي از آنهاست. اتفاقاً يکي از دلايلي که در گذشته اينگونه انحرافات کمتر ديده ميشد اين بود که عمده اين اعمال در مراکز عمومي و در برابر ديد ساير مردم انجام ميشد، مثلاً افراد در گرد حوض مسجد و در برابر ديد ساير مؤمنان وضو ميگرفتند و اگر اشتباهي داشتند، آنها تذکر ميدادند و يا غسل در حمامهاي عمومي انجام ميشد و مردم عادي در کنار عالم شهر اين دستور ديني را به صورت عملي ياد ميگرفتند و گرفتار رفتارهاي غيرعادي نميشدند.
در زندگينامه آيتاللهالعظمي بروجردي نقل شده که در دوران طلبگي در وضو گرفتن گرفتار وسواس ميشوند. و خيلي زود اين مسأله به گوش استادشان ميرسد. روزي استاد، ايشان را ميخواهد و ميگويد بيا در مقابل چشمان من يک وضو بگير و با هم به کنار حوض رفته بروجردي جوان مشغول وضو ميشود، هر مقدار که شستوشوي اعضا به حد لازم ميرسيد استاد ميفرمود «ديگر کافي است حالا آن دست» و به همين صورت استاد جلوي يک انحراف عملي را از يک طلبه ميگيرد. ما هم هرچند وقت يکبار لازم است با مراجعه به کارشناسان ديني کيفيت برخي از اعمالهايمان را با اعمال آنها تطبيق دهيم تا گرفتار رفتارهاي اشتباه و انحرافي نشويم.
پيشنهاد آخر
به عنوان يک راهحل پيشنهاد ميکنيم سعي کنيد تا مدتي به جاي استفاده از شير آب در وضو از آب ليوان براي اين امر استفاده کنيد و همچنين در هنگام غسل هم از آب قليل، مثلاً تشتي را از آب پر کنيد و با يک کاسه کوچک آب را بر اعضاء بدن بريزيد؛ فراموش نکنيد نياز نيست همه آبهاي مورد استفاده در شستوشوي يک طرف بدن در هنگام شستن همان قسمت و به شکل تازه ريخته شود بلکه اگر در هنگام شستن اعضاي قبلي مانند سمت راست بدن بخشي از طرف چپ هم خيس شده ميتوانيد همان خيسي را با ضميمه کردن آب جديد براي شستن طرف چپ محسوب کنيد، تنها لازم است همه قسمتهاي طرف جديد کاملاً شسته شود ولو به کمک آبي که از قبل در همان موضع وجود دارد.
خواهيد ديد در زماني کوتاه و با آبي بسيار کم غسل کاملي انجام دادهايد بعد از مدتي عادت مصرف زياد آب و شستوشوي مکرر از سرتان رفع شده، ميتوانيد زير دوش با همين مقدار آب غسلتان را انجام بدهيد و در کنار عبادت، گرفتار گناه اسراف نشويد.
روحالله حبيبيان
پينوشتها
1. ميزان الحکمه، ج5، ص2463
2. استفتائات، آيت الله العظمي مکارم شيرازي
3. اعراف، 21
4. ميزان الحکمه، ج5، ص2463.
5. همان